مصاحبه گوگل ارث با مهندس اسفندیار (بخش چهارم و پایانی)

ساخت وبلاگ

گوگل ارث: جناب مهندس، تا اینجا در خصوص بسیاری ازمسائل صحبت کردیم و نظر شما را شنیدیم. اگر موافق باشید در بخش پایانی این مصاحبهسوالات حاشیه ای را از شما بپرسم تا فحوای کلام دست ما بیاید. بنده برای اینکهفحوای کلام بیشتری دست ما بیاید از شما می پرسم: به نظر شما آیا مدیریت یک لیسانسالکترونیک برای کشوری مثل ایران کار خوبیست؟ آیا رای دادن به شما کا عاقلانه ایست؟

مهندس: من به این سوال پاسخ نمی دهم چون جنبه تبلیغاتی وانتخاباتی دارد و من اصلا راضی نیستم که از امکانات دولتی برای امور انتخاباتیاستفاده کنم

گوگل ارث: عجب! پس این همه سفر استانی رفتن ها و پرچمتکان دادن ها و نشان فرهنگ گرفتن ها و قول یارانه 250 هزار تومانی به مردم دادنهاو سکه و کارت هدیه به اقشار مختلف مردم دادن ها و برگزاری میتینگ و همایش های یکروز در میان و سخنرانی های شما از تریبون های دولتی و چه و چه برای انرژی درمانیاست؟ اینها هم همه اش کار تبلیغاتی است دیگر..!

مهندس: سوال بعدی لطفا

گوگل ارث: خب همین هم سوال بود، چرا جواب نمی دهید؟

مهندس: پا می شم میرم ها.. سوال می پرسی یا بدم گازت بگیرن؟

گوگل ارث: اگر گاز بگیرید کمیته انظباطی فدراسیونفوتبال شما را 5 جلسه از همراهی رئیس جمهور منع می کند

مهندس: من بلدم چطوری گاز بگیرم که جایش نماند.. سوال می کنی یابروم

گوگل ارث: ما در اخبار داشتیم که شما در روز قدردانیاز خادمان سفرهای نوروزی به ورزشگاه آزادی رفتید اما داخل جمع نرفتید و رفتید سرقبر چند تن از بازیگران

مهندس: بله، درست می فرمائید. ما یک ساعت زیر جایگاه رئیس جمهوربودیم تا جمعیت بیشتر بشود و بیاییم جمعیت را بترکانیم که نشد و برعکس با شروعسخنرانی دکتر همه رفتند. ما هم تصمیم گرفتیم برویم فاتحه خوانی

گوگل ارث: فاتحه هم خواندید؟

مهندس: بله

گوگل ارث: برای چه کسی؟

مهندس: برای مرحوم شکیبایی و مرحومه بدیعی

گوگل ارث: یعنی رفتید قطعه هنرمندان

مهندس: بله، دقیقا

گوگل ارث: اما در همان ایام ما شهادت شهیدان آوینی وصیاد شیرازی را داشتیم که بسیاری از مردم ایران در این ایام سر مزار این شهیدان میروند آن وقت شما رفتید سر مزار هنرمندان؟

مهندس: [مشایی سرخ و سیاه می شود و رو به مشاوران‌ش میگوید.. خاک تو سرتون! قد یه پیرزن درک و شعور ندارید].. بله البته اینها اخیراً فوت کرده بودند و خانواده آنها نیازبه دلداری داشتند

گوگل ارث: ولی مرحوم شکیبایی که چند سال است فوت کردند

مهندس: حالا شما گیر سه پیچ ندهید.. ببینید ما سرمایه گذاری زیادیروی بازیگران به خصوص بازیگران خانم انجام دادیم و قصد داریم آنها را با مردم وانقلاب آشتی بدهیم، مثلا به آنها وام های چندصد میلیونی دادیم تا نمایشگاه بزنند وهمه آنها را به حج بردیم، آنها را به ضیافت افطاری دعوت کردیم و کلی هدیه میلیونیدادیم، نوروز امسال برای همه آنها هدایای گران قیمت فرستادیم تا جذب شان کنیم.بلاخره اینها هم سرمایه مملکت ما هستند و باید هوای شان را داشته باشیم! برای همینوقتی یک همچین اتفاقی افتاد ما وظیفه دانستیم که برویم یک فاتحه ای هم بخوانیم

گوگل ارث: پس که اینطور.. حالا از آن زمان که روی اینهاکار فرهنگی کردید چند نفر شان به راه راست هدایت شدند؟ اصلا کج شده بودند که شماآنها را صاف کردید؟

مهندس: عجب خبرنگار قالتاقی (غالطاق ، غالتاق ، قالطاق) هستیدشما.. حالا سوال بعدی را بپرسید ، در مورد این موضوع من بعدا توضیح می دهم

گوگل ارث: باشه این سوال رو میذارم کنار سوالات قبلیکه جواب نداید. آقای مهندس شما نمی خواهید مثل آقای دکتر کابینه هفتاد میلیونیداشته باشید؟

مهندس: چرا اتفاقا.. با آن حجم تغییر و تحولاتی که کابینه آقایدکتر در این 8 سال داشت حداقل نصف مردم ایران در دولت قبلی و فعلی یکبار طعم وزارترا چشیدند و اگر منع قانونی نبود تا سه بار هم امکان تحقق داشت اما بلاخره مجلسهمراهی نکرد. ولی ما برنامه داریم که انشالله اگر من دولت را قبضه کردم همه مردمایران یکبار وزیر بشوند تا هم طعم وزارت را بچشند، هم وضع مالی شان سر و سامانبگیرد. این به نظرم یک نوع عدالت محض است

گوگل ارث: و این کار منع قانونی ندارد؟

مهندس: ما که این قانون ها را قبول نداریم. ما کار خودمان را میکنیم، هیچ کس هم جلو دار ما نیست! اصلا مگر ما مجلس و قانون هم داریم؟

گوگل ارث: ولی دکتر که می گفت دست شما را بستند و پای تانزنجیر گذاشتند و دهانتان را چوب پنبه فرو کردند و نمی گذارند کار کنید، اگر اینطوراست ما باید حرف شما را قبول کنیم یا حرف ایشان را؟ اگر اینطور که ایشان گفتند باشدشما اصلا برای چه در انتخابات شرکت می کنید؟ چیزی که عوض نشده؟ اگر واقعا میخواهید به کشور کمک کنید بروید پروش مرغ و گوجه بدهید که اینقدر قیمت اش بالا نرودو مردم آسیب ببینند

مهندس: ببینید شما از ابتدای بحث تا الان بیش از 70 تا تیکه به منانداختید که من سکوت کردم و چیزی نگفتم! اگر می خواهید کلاه ما به روسری شما گیرنکند حواستان را جمع کنید

گوگل ارث: ولی من که از خودم حرف در نیاوردم! حرف شمارا به خودتان زدم

مهندس: سوال بعدی

گوگل ارث: جواب سوال بالایی را نمی دهید؟ شما تا بهحال به 5 سوال من پاسخ ندادید

مهندس: نه خیر، 3 تا بود

گوگل ارث: چرا؟

مهندس: به خاطر اینکه چونکه برای اینکه زیرا [خنده مشاورین مهندس و ذوق آنها به خاطر شوخ طبعی مهندس]

گوگل ارث: باشه.. شما فعلا صاحب اختیارید. یکی ازروحانیون مخالف شما اخیرا افکار شما را اومانیستی و پلورالیستی دانستند و شما همپاسخی به آنها ندادید. شما با این گفته ایشان موافقید؟

مهندس: تا اینکه منظورشان از پلورالیسم و اومانیسم چه باشد.بگذارید یک توضیح کوچکی بدهم. از منظر پلورالیسمیک ، آدمی حُسن بشر را دارد یعنی هرانسانی یک روز کاشته می شود و در روزی دگر جوانه می زند و رشد و نمو می کند تا بهمرحله بلوغ می رسد، اگر شانس بیاورد و سکته نکند یا ماشین به او نزدند هی رشد میکند و رشد می کند تا به مرحله نمو می رسد. در این مرحله اگر دچار دردهای مزمن نشودو روماتیسم و بواسیر به سراغش نیاید به رشدش ادامه می دهد و بالغ می شود. در اینسن هم اگر یک انسان مراقب خودش نباشد و ورزش نکند یا سرطان می گیرید یا درد بیدرمان. در هر صورت یک انسان همیشه در معرض از بین رفتن است. ما باید کاری کنیم که اینانسان نجات بیابد

گوگل ارث: خب این چه ربطی به پلورالیسم داشت؟

مهندس: ربطش این بود که باید پلو و غذای او را کنترل کنیم دیگر..وگرنه او می میرد. شما به ترکیب این چند جمله دقت کنید: پلو +را +لیس+ میک = یعنیانسان نباید آنقدر گرسنه بماند که پلوی ته بشقاب را لیس بزند یا مثلا دوغ ته لیوانرا میک بزند، این یعنی باید معیشتش را برآورده کنیم.

گوگل ارث: ولی پلورالیسم معنی اش فرق می کندها

مهندس: ما کاری به این معانی نداریم! ما تعریف خودمان را ارائه میهیم. مثلا ما یکبار به دیدار پاپ جان پل سوم رفتیم و همه منتظر بودند که من درخصوص پایان اسلام گرایی حرف بزنم تا برای من سوت و کف بزنند اما من به آنها گفتمدوره مسیحیت گرایی تمام شده و همین حربه من باعث شد آنها آچ مغز بشوند

گوگل ارث: منظور شما آچمز بود دیگر

مهندس: همان همان

گوگل ارث: ولی اگر منظور پایان دین گرایی باشد فرقیبین این دو نیست

مهندس: بله فرقی نیست و هردوتای شان را باید تمام شده دانست ولیمهم آچ مغز شدن پاپ بود

گوگل ارث: کار دیگری پیش ایشان انجام ندادید؟ یعنی حرفشاذ دیگری نزدید؟

مهندس: چرا اتفاقا.. من به ایشان گفتم حالا که شما پاپ جان پل سومهستید بیاید و به ما در ساختن پُل کمک کنید تا بتوانیم از دریای خزر تا خلیج همیشهنیلگون فارس پل چوبی بزنیم که هم قشنگ باشد هم تردد مردم راحت تر بشود و هم فضایگردشگری ایجاد کنیم

گوگل ارث: خب جناب پاپ چه گفتند

مهندس: هیچی ایشان به محافظ شان دستور دادند مرا با اردنگی پرتکنند بیرون! به من گفتند تو پاپ ما را مسخره کردی

گوگل ارث: بله دیگر.. این حرف شما واقعا تمسخر آمیز بود

مهندس: هیچم تمسخر آمیز نبود

گوگل ارث: بود

مهندس: نبود

گوگل ارث: میگم بود

مهندس: نه، نبود

گوگل ارث: ول اش کنید.. مثل اینکه شما بدجور خوابدارید و اصلا معلوم نیست چه می گویید

مهندس: من خواب ندارم، ولی دیگر حوصله شما را ندارم

گوگل ارث: باشد حالا که اینطور شد من سوال آخرم را میپرسم و می روم

مهندس: بپرس و برو پی کارت، من کلی سفر استانی و میتینگ دارم کهباید به آنها برسم

گوگل ارث: من اسم چند چیز را می آورم و شما هرچیزی بهذهن تان رسید بگویید

مهندس: بگو

گوگل ارث:

دکتر: آینه خودم

پدر: بالای سر آدم باشد خیلی خوب است

هدیه تهرانی: نقاش زبردستی که هیچ کس آثار او را نخرید

هوشنگ امیر احمدی: چی هست اصلا؟ خوراکیه؟ آدمه؟

یارانه ها: یه قرون می دی، ده برابرش رو می گیری

روزنامه ایران: کلبه خرابات

هاشمی: بی او هرگز

میتینگ انتخاباتی: کلاحرام است

پریوش سطوتی: [مهندس برای او اشکمی ریزد و فقط سکوت می کند]

سفرهای استانی: میتینگ انتخاباتی مجانی

ریچارد فرای: مستر همفر

مکتب ایرانی: ایران گرایی ناسیونالیستی

جریان انحرافی: به دنبال انسان شدن آدمهاست

بهار: رویش گلها در فصلی از فصول که بعد از زمستان و قبل ازتابستان است و باران طراوت بخش در آن باریدن می گیرد و زمین مرده را زنده می کند وما میوه هایش مثل شاتوت و هلو انجیری را می چینیم و می خوریم و کیف می کنیم

گوگل ارث: ولی ما که با شنیدن اسم بهار یاد"ناهار" افتادیم

مهندس: ببینم... شما طرفدار ما هستید یا دشمنان ما؟

گوگل ارث: ما طرفدار کسی نیستیم!

مهندس: مگر شما از بچه های ایران نیستید؟

گوگل ارث: نه خیر، بنده عفت اله مرعشیان خبرنگار کهنه کار گوگل ارث هستم

مهندس با فهمیدن این موضوع خبرنگار را دنبال می کند.خبرنگار در حال فرار، ضمن شکلک درآوردن برای مهندس به وی می گوید آخر تو که هنوزفرق خبرنگار ایران با خبرنگار گوگل ارث را تشخیص نمی دهی تو را چه به مدیریت جهانو رئیس جمهوری یک کشور؟ مهندس در همان حال به دنبال او می دود و زمین می خورد امامحافظان او را بلند می کنند

كليدواژه...
ما را در سایت كليدواژه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahgozar kelidvaje بازدید : 402 تاريخ : سه شنبه 14 خرداد 1392 ساعت: 17:59