مصاحبه گوگل ارث با مهندس اسفندیار (بخش دوم)

ساخت وبلاگ

گوگل ارث: آقای مهندس، در بخش اول مصاحبه شاهد بودیمکه شما توضیحات جامعی در خصوص مدیریت جهانی ارائه کردید. اگر موافق باشید برویمسراغ مدیریت داخلی ایران. ما شاهد بودیم که دولت قبلی، یارانه ها را هدفمند کرد، شما اگر رئیس جمهور بشوید آیا قصد ادامهاین مسیر را دارید؟ اگر پاسخ مثبت است قصد هدفمند کردن چه چیزی را دارید؟

مهندس: اوه..حتما..این چه حرفی است اختیار دارید. همه آدمهایی کهاطراف دکتر دراز شدند، به دنبال هدفمند کردن هستند، بنده هم می آیم که همه چیزهدفمند بشود، اصلا فلسفه حضور من هدفمند کردن است، آن هم نه یکی و دوتا.. هر چندتا.البته الان نمی توانم دستم را رو کنم و همه برنامه هایم را لو بدهم، ولی به صورتکلی و دَر بسته بگویم که بنده و مشاوران‌م تصمیم گرفتیم که اگر من رئیس جمهور شدمدر بخش اول دردهای مردم را هدفمند کنیم، اگر موفق شدیم و مجلس جلوی ما را نگرفت،در دور بعد قیافه و دکور مردم را هدفمند کنیم و اگر خدا خواست و زنده بودیم درمرحله آخر همه آدمها را انسان می کنیم

گوگل ارث: چه جالب! میشه یه خورده این مسئله رو بازکنید

مهندس: باشد.. فقط یک مقدار باز می کنم تا راحتر تر بروید تو.ببینید کشور انقلاب اسلامی ایران از دیرباز مامن فضلا و خوشه چینان کشتگاه علم ادببود. سعدی علیه الرحمه می گوید: چو عضوی به درد آورد روزگار ... برو آسپرین خور توای خوش نگار.. (سعدی، بهارستان به سمت جمهوری، ایستگاه حافظ شمالی، پلاک 2) کهمنظور سعدی از "خوش نگار" همان مردم عزیز ایران است که البته ما قصدداریم این بیت را در سازمان دخانیات جهانی به ثبت برسانیم تا شامل حال همه مردمجهان بشود. پس چه شد؟ این شد که ما باید برای مردم مان و همه مردم دنیا اعم از زنو کودک به مثابه یک حبه آسپرین باشیم که با خوردن آن همه دردهای شان را فراموشکند. دولتی دولت موفق و مردمی است که این ویژگی در او هویدا باشد

گوگل ارث: خب این چه ربطی به هدفمندی داشت؟ این چیزیکه گفتید مرحله چندم هدفمندی بود؟ مبلغ یارانه ای که شما قولش را به مردم می دهیدچقدر است؟

مهندس: اجازه نمی دهید که.. مثل تبلیغات شامپو و صابون می پریدوسط فیلم.. این یک پیش مرحله و یک بیس کلی بود، هر زمان ما توانستیم آسپرینی تولیدکنیم که با خوردن آن آدم همه دردهایش را فراموش کند آن زمان همه چیز مهیای اجرایمرحله اول هدفمندی است. ما در سفرهای بسیاری که در گذشته داشتیم فهمیدیم این فرمولسالها قبل توسط  متخصصان شرکت "افغان جیزجیز" کشف شده و بسیار هم جواب داد. با رایزنی که با این شرکت داشتیم قرار شدنمونه ایرانی این دارو تهیه و به ایران ارسال بشود. شما هم فعلا تا همین جا راداشته باشید تا بعد

گوگل ارث: وا.. آقا مهندس..! بلا به دور... من کهکاملا گیج شدم! شما چه ایرانی ای هستید؟ شما آسپرینی که مردم ایران را از همهدردهایشان رها می سازد را می خواهید از افغانستان وارد کنید؟

مهندس:هیسسسس! سوتی ندهید خواهر من! این را برای مصاحبه گفتم ولینمونه اصلی اش را از چین وارد کردیم

گوگل ارث: آها... خب، خیالم راحت شد، نگفتید مبلغپرداختی تان به مردم چقدر است؟

مهندس: من همین جا یک توضیح کوچکی بدهم تا بحث روشن تر بشود. ببینیدما اصلا به دنبال هدفمندی اقتصادی نیستیم. ما اولین کاری که انجام می دهیم این استکه می خواهیم آدمها را انسان کنیم و آدمی که انسان بشود اصلا نیازی به پول ندارد. شماالان به انسانهایی که اطراف تان هستند نگاه کنید، کسی را پیدا می کنید که دنبالپول و مادیات و یارانه باشد؟ ولی همه آدمها بلاشک دنبال مادیات هستند. در گذشته یکآقایی بود به نام داروین که همین کار را روی باقالا و سبزی خوردن و شیوید و پرتقالخونی انجام داد و اتفاقا نتیجه هم گرفت. حالا بعد از 150 سال ما گفتیم خب چه بهترکه خود ما هم اینکار را روی آدمها انجام بدهیم

گوگل ارث: پس برای همین هم گفتید تا 100 سال دیگرانسان آدم تولید می کند؟

مهندس: نه خیر، بنده گفتم آدم، انسان تولید می کند. مکانیسم اش هماینطوری است که ما روی نژاد برتر انسانها کار می کنیم چون بلاخره هر انسانی یکنژاد دارد دیگر، مثلا یکی کریم نژاد است یکی تراب نژاد است یکی سعید نژاد است واینها.. ما همه این نژاد ها را جمع می کنیم ذیل یک نژاد که در نهایت یک نژاد برترتولید بشود به نام "نیا" و همین مسیر ادامه می یابد

گوگل ارث: خب انسانهایی که شما تولید می کنید چه مزیتینسبت به انسانهای الان دارند؟

مهندس: همین که انسانهای تولیدی ما آدم نیستند خودش کلی مزیت دارد

گوگل ارث: یعنی چطور میشود؟

مهندس: یعنی اینکه انسانها تولیدی ما نه دنبال یارانه اند، نه خرجزندگی دارند، سالی یکبار هم بچه می آورند تا جمعیت مان اضافه شود، موافق مذاکره باآمریکا هستند، به نوسان ارز اعتراضی ندارند، با افزایش ثانیه ای قیمتها خوشحال ترمی شوند، کلی هنرمند و خواننده و بازیگر زن توی آنها وجود دارد که هفته ای یکبارمی توانیم آنها را به حج بفرستیم و آنها هم قول بدهند که از ما حمایت کنند، همهفصلهای سال برای اینها بهار است، بچه های مکتب ایران هستند و اصلا با مردم اسرائیلدشمنی ندارند، در کل خیلی بچه های خوبی هستند

گوگل ارث: عجب! این نسل جدید کی به ثمر می رسد و روانهبازار می شود

مهندس: گفتم که عزیز من، حداقل 100 سال دیگر این پروسه طول میکشد. جوجه رنگی نیستند که امروز بکارید هفته بعد صدتا جوانه بزند

گوگل ارث: خب آن زمان که خودتان نیستید تا از آنهابهره برداری کنید

مهندس: [با یک لبخند مرموزانه].. کی گفت من تا 100 سال دیگر نیستم؟ همین الان یک نفر توی شرقآسیا است که 400 سال عمر دارد. یعنی ما از هندی های فلفل دلمه، کمتریم؟

گوگل ارث: اتفاقا گفتید هند، یاد این موضوع سفرهایبسیار زیاد شما به هند افتادم. این قضیه سفرهای گاه و بیگاه شما که در رسانه هامطرح می شود چیست؟

مهندس: همه اش دروغ است. می خواهند مرا خراب کنند اما نمی دانندکه سیل هائیتی هم بیاید نمی تواند مرا خراب کند. بنده اولین کاری که بعد ازانتخابات انجام میدهم این است که تیم از کارشناسان خبره حسابداری را بسیج می کنمتا تعداد سفرهای خارج از کشورم به خصوص کشور هند را بشمارند تا همه شبهات رفع بشود.البته طبق اسناد رسمی، من تا به حال دوبار به هند رفتم. یکبار با آقای دکتر بودیکبار هم برای یک نمایشگاه بود که رفتیم. یکی دو بار هم ایرانیان مقیم هند از مادرخواست کردند، دو سه بار هم یک سری جلسات خصوصی با برخی از دوستان بود که رفتیم،بقیه سفرهایم به هند هم همه اش شخصی بود و به شما مربوط نیست.

گوگل ارث: آنجا جن و پَری هم دیدید؟

مهندس: نه زیاد، ولی تا دلتان بخواهد آنجا جن گیر و رمال و پیشگوتوی خیابان هایش ریخته. عین این لبو فروش های ما که در خیابان دفتر و دستک دارندآنجا هم همینطوری رمال ریخته

گوگل ارث: چه جالب، ای کاش در سفر بعدی تان یک فال همبرای من بگیرید چون شبها توی خواب ناخودآگاه نفخ می کنم و این شوهرم از دست منعاسی شده، می خواهد مرا طلاق بدهد

مهندس: البته مشکل شما حاد نیست، می شود تلفنی هم رفع شود، مابرای درمان دردهای بزرگتر می رفتیم آنجا

گوگل ارث: دیگر برای چه کاری می رفتید آنجا؟

مهندس: نه دیگر... قرار نبود شما در کار بنده فضولی کنید، من که مسئولپذیرش بیمارستان نیستم هر کسی هر سوالی پرسید جواب بدهم، من دو بار رفتم هند شماهم همین تعداد را بنویسید

 

ادامـــــــــه دارد...

كليدواژه...
ما را در سایت كليدواژه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahgozar kelidvaje بازدید : 429 تاريخ : سه شنبه 14 خرداد 1392 ساعت: 17:59