مصاحبه گوگل ارث با مهندس اسفندیار (بخش سوم)

ساخت وبلاگ

مهندس اسفندیار که در بخش های قبلی مصاحبه خود با گوگل ارث، توضیحاتی در خصوص برخی از برنامه های  داخلی و خارجی خود توضیحاتی ارائه نموده بود، برای یک تنفس به خارج از استودیوم رفت و س از نیم ساعت برگشت و به بخش های دیگری از سوالات خبرنگار گوگل ارث به خصوص چرایی سفر به آفریقا در عرض یک هفته ، دلایل اصلی گرانی ها ، سفرهای استانی- انتخاباتی ، مسئله بیداری اسلامی و مذاکره با آمریکا و... پاسخ داد. لازم به ذکر است که مهندس اسفندیار در همین نیم ساعت به دو سفر استانی و سه میتینگ تبلیغاتی خود سرکشی نمود و مجددا آماده مصاحبه شد

گوگل ارث: ضمن عرض خسته نباشید، خواهشا بفرمائید دلیل اصلی حضور شما برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران چست؟

مهندس: خواهش می کنم، آقایی از خودتونه. البته من قصد حضور در انتخابات را ندارم بلکه دوستان بنده را هل دادند و انداختند در این مسیر والا بنده در حال تدوین برنامه های خداوند متعال درباره بهشت و جهنم بودم. البته من قصد داشتم راه دکتر را ادامه بدهم و بشوم یکی عین خودش، عین عین خودش، بدون ذره ا‌ی و سر سوزنی تفاوت

گوگل ارث: پس با این تفاسیر، با حضور شما و احتمال رای آوری تان، این مشکلات گرانی ها و درگیری بین قوا و انفعال در سیاست خارجی و تساهل و تسامح فرهنگی و اینها همه اش ادامه خواهد یافت

مهندس: کی یک همچین حرفی زد؟ اینها همه اش دروغهای یک سری خبرنگار مزدور کثیفِ پشمالو و مرتبط با سرویسهای خارجی است که این حرفها را مطرح می کنند. کشور در بهترین وضعیت به سر می برد. البته مشکلاتی هم هست که ما می خواهیم رفعش کنیم ولی برخی ها نمی گذارند

شما الان نگاه کنید که هر زمان ما یک بشکن می زنیم در همه کشورها یک زلزله سیاسی به وجود می آید و همه نگاه ها به سمت بنده و دکتر است تا ببینند برنامه بعدی مان چیست و بر اساس آن کشور را تحریم می کنند تا به ما آسیب برسانند. اما به فضل هوش و ذکاوت دکتر الان وضعیت از عالی هم عالی تر است. ما در همین سفر اخیرمان به آفریقا.. آنقدر دستاورد داشتیم که به اندازه دستاورد 16 سال قبل از دیگران بود، شما خبر ندارید ولی الان همه کشورها دنیا زنبیل گذاشتند تا از ما راهکار اقتصادی بگیرند

گوگل ارث: مثلا چه دستاوردی داشتید؟

مهندس: خیلی خیلی زیاد ، یکی از کارهای زیربنایی ما این بود که قرارداد بستیم تا چندصد هزار تُن سیمان سفید و گچ و آهک به آفریقا صادر کنیم و این کچ و آهگ ها را توسط هواپیما روی آفریقا بریزیم تا از این سیاهی ها در این قاره کم بشود و مردم شان این همه عزادار نباشند و کمی رنگ سفیدی و روشنایی و اینها را هم ببینند و تجربه کنند. می دانید این طرح چقدر در روحیه مردم آنجا تاثیر مثبت داشت؟ اینقدر زیاد بود که دوباره هم از ما درخواست گچ و سیمان سفید کردند و ما مجبور شدیم در عرض یک هفته دوباره به آفریقا برویم. حالا شما حساب کنید کجای دنیا یک همچین طرح های زیربنایی و انسان دوستانه ای اجرا می شود؟

گوگل ارث: آفرین آفرین، این یک کار خیلی زیربنایی و هدفمند بود. واقعا دست مریزاد. ولی ما همین امروز صفحه گوگل ارث را آپ دیت کردیم و قاره سیاه همچنان سیاه بود و اثری از شطرنجی شدنش نبود

مهندس: اشکالی ندارد، مثل اینکه اخیرا و همزمان با حضور ما، خداوند به آفریقا نگاه ویژه ای نمود و یک باران شدیدی آمده بود آنجا و بخشی از این گچ و خاک ها را شست و بُرد. مشکلی خاصی نیست، مطمئنا اگر بنده رئیس جمهور شوم یک طرح دیگری را پیاده می کنم که اگر سیل هم بیاید تاثیری نداشته باشد

گوگل ارث: چه طرحی؟

مهندس: طرح رنگ آمیزی سراسری مردم آفریقا با رنگ پلاستیک. با این طرح اگر مردم آفریقا حمام هم بروند و پشت یکدیگر را کیسه بکشند، باز هم پاک نمی شوند

گوگل ارث: [خبرنگار از تعجب شدید دچار سک سکه می شود]... بله، انشالله که جواب می دهد! آن وقت شما نمی توانستید با همین طرح ها مشکل گرانی کشور را حل کنید

مهندس: مسبب اصلی گرانی های ما، خود مردم هستند و بس. اصلا ربطی به دولت ندارد

گوگل ارث:یعنی دولت در این گرانی ها هیچ تقصیری ندارد و مردم مقصر هستند؟

مهندس: شما می گویید نیستند؟ برای چه وقتی پسته گران می شود مردم می روند پسته می خرند؟ چه کسی مردم را تحریک می کنند تا پسته بخرند؟ ما دست های پشت پرده این تحریکات را پیدا کردیم و قرار است در آینده نزدیک یک یا الله بگوییم و پرده ها را بالا بزنیم تا دست و پای اینها رو بشود. مگر پسته مثل روغن نباتی و گوجه و مرغ و گوشت است که نیاز اصلی مردم باشد؟ خب به جای پسته بروند کباب بخرند بگذارند سر سفره! خیلی هم قشنگ و سنگین و رنگین است

گوگل ارث: شما آخرین باری که خرید رفتید چه زمانی بود؟

مهندس: حدوداً قبل از عید

گوگل ارث: چه چیزهایی خرید کردید؟

مهندس: هیچی

گوگل ارث: چرا؟

مهندس: چون خیلی گران بود نتوانستیم چیزی خرید کنیم و برگشتیم منزل

گوگل ارث: پس قبول دارید که گرانی هست؟

مهندس: گرانی که هست ولی مقصرش ما نیستیم

گوگل ارث: پس چه کسی مقصر است

مهندس: همان دست های پشت پرده. البته یک چیزی بگویم ، یکی از دلایل اصلی گرانی ها، شب عید بود

گوگل ارث: این روزها که بدتر از شب عید شده

مهندس: بله، قطعا گرانی بیشتر شده چون نظارت نیست، خب وقتی وزیر بازرگانی و صنعت و معدن و اقتصاد و بانک مرکزی در هفته سه سفر استانی بروند دیگر کسی وجود ندارد که بنشیند محاسبه کند و نظارت کند و قیمتها را کاهش بدهد! وزیر بدبخت ما صبح تا شب توی سفر استانی است، اگر در دفتر کارش بود قطعا این مشکلات کمتر بود

گوگل ارث: خب سفر استانی نروید.. یا می گذاشتید قبل از عید می رفتید

مهندس: بچه اید ها.. عجب حرفهایی می زنید.. اصلا دکتر در دنیا با سفرهای استانی اش معروف است. مگر می شود دکتر به سفر استانی نرود؟

گوگل ارث: خب شمایی که رئیس جنبش عدم متعهدها هستید چرا این همه به سفرهای استانی می روید؟ به شما چه ارتباطی پیدا می کند؟ مگر آمونو که رئیس آژانس انرژی اتمی است یا مثلا آقای رئیس سازمان ملل که اسمش یادم رفت هم همراه رئیس جمهورشان به سفر استانی می رود؟

مهندس: به خاطر اینکه اولا من مشاور ارشد دکتر هستم، رئیس دفترش بودم، رئیس ستاد راهیان هستم، متصدی دفتر پیک موتوری نهاد هستم، مشاور اقتصادی وزیر فرهنگ هستم، در کار وزارت خارجه دخالت می کنم، خیلی کارهای دیگر هم می کنم که نمی توانم بیان کنم و.... ثانیا می خواهم کار را از ایشان یاد بگیرم

گوگل ارث: پس برای همین است که در همه سفرها هم پرچم می تکانید؟

مهندس: بله چون پرچمها را از صبح آویزان می کنند خاک می گیرد و ما مجبوریم آن را بتکانیم تا ایران هیچ وقت خاکی نشود

گوگل ارث: خب آقای مهندس برویم سراغ مسائل خارجی. برنامه شما برای سیاست خارجی کشور چیست؟ با حضور شما چه اتفاقاتی در این حوزه رخ خواهد داد

مهندس: قبلا که توضیح دادم..

گوگل ارث: نه آن توضیحات در خصوص مدیریت جهانی بود. سیاست خارجی را چکار می کنید؟ مثلا در خصوص بیداری اسلامی چکار خواهید کرد؟

مهندس: بیداری اسلامی؟ صبح به صبح می رویم در خانه مردم را می زنیم تا بیدار بشوند!! [می خندد] بیداری اسلامی کجا بود؟ اینها همه اش طرح آمریکایی ها ایکبری و اسرائیلیهای گاگار گوگور بود که تمام شد رفت

گوگل ارث: عجب! یعنی نگاه شما به سیاست خارجی و بیداری اسلامی اینگونه است؟

مهندس: بنده از همین تریبون اعلام می کنم که اگر من منتخب مردم باشم اولین کاری که می کنم این است که یک دیپلماسی شناور را تبیین و اجرا می کنم و در یک بیانیه بلند بالا از هرچی آدم مستکبر نمک به حرام و غربی های شپش زده که می خواهند به کشور ما زور بگوید اعلام برائت می کنم و با آنها مراودات نمی کنم تا از غصه بمیرند و بروند منزوی بشوند. اولین کاری هم که خواهم کرد این است که شیر نفت را قبل از تحریم بر روی آنها می بندم و دوش گازوئیل را باز می کنم با این حربه‌ی "دوش در برابر شیر" تحریم ها را دور می زنیم. اولین سخنرانی ام در سازمان ملل هم رو به سران اروپایی و غربی می گویم ای مزدوران شاسکولِ ذلیل مرده ، ما را تحریم می کنید؟، تف به معرفتتون، کم بهتون حال دادم، از جلوی چشمم خفه شید. البته اگر آنها به سمت ما بیایند و ما را در آغوش بگیرند ما مشکلی نداریم

گوگل ارث: این چهارمین کاری بود که شما می خواستید برای اولین بار انجام بدهید! با این تفاسیر بحث مذاکره با آمریکا را چه می کنید؟ ضمنا ایران که یک سال است نفتش تحریم شده

مهندس: به نکته خیلی ظریفی که داشت پاره می شد اشاره کردید! مذاکره با آمریکا یک موضوع گسترده و پیچیده و حساس است که هیچ کاری ندارد. بنده از بچه گی استاد اینگونه مذاکرات بودم. اصلا از همان دوران کودکی حدود سال 42 یا 43 بود که داشتیم لِی لِی بازی می کردیم دوستانم به من می گفتند که تو در آینده یک مذاکره بزرگ انجام میدهی. یعنی شاخصه های یک مذاکره کننده ارشد از همان زمان مثل یک هاله نورانی دور سر من هویدا بود. برای همین ما در موضوع مذاکره با آمریکا هیچ مشکل و محدودیتی نداریم

گوگل ارث: یعنی با حضور شما ما با آمریکا به راحتی مذاکره می کنیم؟ با چه معیار و شاخصه هایی؟

مهندس: قطعا، شک نکنید که ما با آمریکا و اروپا و آفریقا و همه دنیا مذاکره می کنیم چون کشور ما یک کشور مذاکره خیز است و این پتانسیل در آن وجود دارد. در ضمن ما اصلا با ملت آمریکا  مشکل بنیادی نداریم و برای همین آنها با مردم ما مشکل اساسی دارند. بین خودمان بماند.. ما قبلا یک مذاکرات کوچولو موچولوی یواشکی با دوستان آمریکایی داشتیم.. البته الان نه.. پارسال!! ما داشتیم از سازمان ملل رد می شدیم یکدفعه ماشین آقای اوباما پیش ما ترمز زد و ایشان از توی ماشین برای من دست تکان داد و به من گفت (آی وانت) من هم به او گفتم وانِت خودتی دُرُشکه! بعد بچه های مترجم به من گفتند منظور ایشان (I want you) بود یعنی "می خوامت". منم که سوتی داده بودم کم نیاوردم و دنبال ماشین او دویدیم و به او گفتم، اولا که من زن و بچه دارم و اصلا نمی خوامت ثانیا یک ضرب المثل گیلانی هست که می گوید: بوشو بوشو ته ر نخوام ، سیاهی ته ر نخوام ، بلایی ته ر نخوام

گوگل ارث: پس شما به همین راحتی با اوباما صحبت کردید

مهندس: کی من؟

گوگل ارث: بله دیگه خودتان گفتید

مهندس: من غلط، من شیاف... اصلا به من چه که با آمریکا رابطه برقرا کنم، من اگر اینکار را بکنم خود شما به من گیر نمی دهید که این رابطه نامشروع بود؟ اصلا به فِی‌س من می خورد که با اوباما مذاکره کنم؟ مردم جهان اگر ببینند چه می گویند؟

گوگل ارث: ولی شما همین سه دقیقه قبل گفتید با اوباما مذاکره کردید، فیلمش هم موجود است، می خواهید پخش کنم

مهندس: بگم بگم راه انداختید؟ فیلم چیه منو پخش کنید؟ هر فیلمی از من پخش کنید همه اش فتوشاپی است و من از دست فریم به فریم فیلم شما شکایت می کنم، آمریکا خر کی باشد که من با او مذاکره کنم؟ جمع کنید این دروغ بازار را.. باور کنید اگر فیلم مرا پخش کنید من هم آن یک کامیون سندی که از فلان جا دزدیدیم را پخش منتشر می کنم.. گفته باشم. اصلا حرف بزنی گوشه پرونده خودت را هم بالا می زنم

ادامـــــــــه دارد...

كليدواژه...
ما را در سایت كليدواژه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahgozar kelidvaje بازدید : 385 تاريخ : سه شنبه 14 خرداد 1392 ساعت: 17:59